به نظر میرسد هر چه بیشتر میگذرد، مشکلات بنیادی و مغایرتهای قانونی آزادسازی سهام عدالت(به روشهایی که سال قبل شاهد آن بودیم) بیش از پیش خودش را نشان میدهد. در این میان، ابهامات سهامداران غیرمستقیم که به واسطه عدم آشنایی با بازار سرمایه و ناتوانی در مدیریت پرتفوی خود این روش را انتخاب کردهاند بسیار بیشتر از روش مستقیم است.
همچنین از تقسیم سود شرکتهای سرمایهگذاری به شکل غیرقانونی توسط سجام، بیقانونی در انتخابات این شرکتها، برگزاری مجامع به شکلی کاملا مغایر با قانون تجارت و اساسنامه شرکتها گرفته تا تهدید حسابرسهای برخی شرکتهای استانی برای ورود به مجمع از سمت سازمان بورس(که در صورت شرکت در مجمع از معتمد بودن سازمان خارج خواهند شد) و امثالهم همه نشان از کلاف سردرگم سهام عدالت دارد. البته به نظر می آید این گره کور به واسطه دستهای پشت پردهای که قصد چنبره زدن بر شرکتهای سرمایه گذاری استانی که در ظاهر متعلق به مردم هستند را دارند روز به روز کورتر و کورتر میشود.